تهدیدات در حال عوض شدن هستند

به گزارش وبلاگ داستان نویسی، از اسفند سال 98 که بیماری کرونا در کشور شیوع یافت، تمام مراسم تحت تاثیر قرار گرفته و رژه روز ارتش که هر ساله در 29فروردین برگزار می شده نیز برگزار نمی گردد اما در این مدت، ارتشی ها به شکل های دیگری قدرت و توانمندی های خود را نشان داده و ثابت نموده اند در تمام عرصه ها کنار مردم هستند.

تهدیدات در حال عوض شدن هستند

بر همین اساس ارتش در کنار سایر نیروهای مسلح در زمینه مقابله با کرونا به یاری دیگر نهادهای کشور آمده و البته این به جز ماموریت های ذاتی است که ارتش و سایر دستگاه های نظامی به عهده دارند.

امیر سرتیپ علیرضا شیخ، معاون تربیت و آموزش ارتش در گفت وگو با جام جم تاکید می نماید هرجا که تهدیدی متوجه مردم باشد، ارتش خود را سپر می نماید و همه گیری بیماری کرونا هم یکی از این عرصه هاست. وی همچنین از به روزرسانی ارتش در مقابل تهدیدات جدید می گوید.

ارتش نقش مهمی در پیروزی انقلاب اسلامی داشت و این در حالی بود که همواره رژیم پهلوی به قدرت ارتش می بالید. چه مساله ای باعث وجود این شکاف میان ارتش و رژیم پهلوی و همراهی ارتشی ها با انقلاب اسلامی شد؟

من سوال شما را برمی گردانم به فرمایش رهبر معظم انقلاب در زمانی که ما در مراسم فارغ التحصیلی در نوشهر بودیم. براساس آن چیزی که آموزش دیدیم وقتی که شعار می دادیم و ادای احترام می کردیم می گفتیم ا...اکبر، جانم فدای رهبر اما آقا فرمودند یعنی چه جانم فدای رهبر؟ هیچ کس نباید فدای رهبر گردد. رهبر باید فدای همه گردد. شما نباید فدای یک نفر شوید. ارتش نباید این گونه باشد. این یک نگاه است.

این در حالی است که در زمان رژیم پهلوی، سردمداران بالای ما تحت عنوان جان فدا، خوانده می شدند و چنین تاریخی در سربازی مطرح بود، اما حضرت آقا این را شکست. گفتند اصلا این گونه نیست و جان فدا معنا ندارد. شما در راه آرمان هایتان باید فدا شوید، در راه نگرش و بینش تان فدا می شوید و این در صورتی محقق می گردد که از این منظر به ارتش نگاه کنید که ارتش جزو بدنه مردم و با مردم است. می بینیم همان فطرتی که در وجود انسان هست و رهبری نظام و حضرت آقا بر این مدار مردم را به حرکت درمی آورند ارتش هم جزئی از آنهاست. اما پایه های رژیم پهلوی، براساس ارتش بود نه بر اساس مردم، دست اندرکاران و سردمداران آن رژیم هم از ارتش به عنوان ابزار در جهت منافع و اهداف تعریف شده استفاده می کردند. ارتش زمانی که این قاعده را شکست، از این حالت که ابزار باشد بیرون آمد و خودش صاحب ایده و تفکر و اندیشه ای شد که در پس آن فطرت انسانی نهفته بود و از همین جا بود که جریان انقلاب عوض شد.

همان طور که دیدید به سرعت با جابه جایی سران ارتش بدنه ارتش در اختیار ملت نهاده شد چرا؟ چرا فقط ارتش؟ بعد از انقلاب هیچ کس نتوانست از خارج از ارتش، وارد این نهاد گردد. یعنی در ارتش نه شکل و نه اسم آن عوض شد در حالی که سازمان های دیگر هم مسؤول و هم اسم آن عوض شد. بنابراین تنها سازمانی که هیچ کس از بیرون نتوانست بیاید و اگر هم به اشتباه آوردند بلافاصله از مجموعه خارج شد ارتش بود.

با وجود بعضی نگاه های منفی به ارتش در ابتدای انقلاب، امام خمینی(ره) همواره به ارتش اطمینان داشتند و همین نگاه باعث تثبیت ارتش در سال های ابتدای انقلاب شد. حمایت های امام(ره) از ارتش بر چه مبنایی راسخ بود؟

ارتش مثل دریاست، ناخالصی را در داخل خود نمی پذیرد. جنس خودش باید باشد و امام این را خیلی خوب فهمیدند. از انتصاب شهیدقرنی تا جریانات مختلفی که در انتصابات ارتش در اوایل انقلاب شکل گرفت نشان دهنده فهم عمیق و شناخت امام از ارتش بود. ارتش اسلامی شد جمهوری اسلامی شد، ارتش جمهوری اسلامی، چیزی در ارتش تغییر نکرد ساختار و سازمان و نفرات عوض نشد و حتی یک نفر از بیرون به ارتش تزریق نشد. حتی مقررات ارتش عوض نشد. روینمودها و نگاه ها به موضوع عوض شد. نگاه ها ارزشی و مکتبی تر شد. اینها مواردی بود که بعدا تغییر پیدا کرد و به مرور در نظام تربیت و آموزش ما هم جاری شد.

رژیم شاه ارتش را به عنوان ابزار قدرت خود حساب می کرد اما ارتش ابزار نبود که بخواهد در خدمت قرار بگیرد به خاطر این که صاحب اندیشه و تفکری بود که حفاظت و حراست از ملت و خاکش برای ارتش ارزش بود. ملت آمدند و ارتش با آن جمع شد.

چطور نیروهای ارتش ایران که در آمریکا تحصیل نموده بودند در مقابل استکبار ایستادند و آن آرمان های انقلابی چطور در افرادی که در خارج تحصیل نموده بودند ریشه دوانده بود؟

باید بین تربیت و آموزش فرق قائل شد به این معنی که تربیت نیروی انسانی یک مقوله است و آموزش آن یک مقوله دیگر. ما در تمام آموزش های نظامی، ابتدا استفاده از ابزار و تجهیزات را آموزش می دهیم اما تربیت نیروی انسانی برای جنگیدن و رزمندگی یک مقوله کاملا جداست. لذا ما در ارتش دو نظام داریم. نظام تربیتی و نظام آموزشی. آن چیزی که در آموزش گفته می گردد استفاده از تخصص ها و مهارت های بهره گیری از ابزارها و تسهیلات و تجهیزات است و آن چیزی که در تربیت گفته می گردد انسانی است که باید از آن بهره برداری کند و اندیشه ای است که باید پشت این ابزار قرار بگیرد. نتیجه چنین تربیتی می گردد شهید دوران یا آن خلبانی که از کمند پدافند هوایی دشمن رد شده و می خواهد هدف را بزند ولی می بیند روی پل وسیله نقلیه و خانواده رد می گردد و به همین دلیل یک دور دیگر می زند تا ماشین رد گردد و بعد پل را بزند.

مبانی ارزشی و دینی در تمام ارکان زندگی بوده لذا ما آن تربیت را از آموزش جدا می کنیم و تاثیر آن آموزش که گفته می گردد در خارج دیده شده چون در حوزه تربیت نبوده و در حوزه آموزش است مؤثر نبوده است.

سال های ابتدایی انقلاب، وظیفه اصلی تامین امنیت کشور با ارتش بود و نیروی دیگری وجود نداشت. ارتش در آن شرایط که همزمان با جنگ تحمیلی و ناآرامی ها در بعضی مناطق روبه رو بودیم با چه پشتوانه ای توانست به اوضاع سر و سامان دهد؟

من به نقش ارتش اصلا نمی پردازم چون ارتش در همه کشورها وجود دارد اما به وزن ارتش می پردازم. ارتش جمهوری اسلامی ایران ارتشی که با آن ویژگی های اول انقلاب و همه جریان هایی که بر آن رفته، همزمان با دو غائله عظیم در کردستان و گنبد در غرب و شرق کشور درگیر می گردد. با تحرکات مرزی که صدام شروع می نماید درگیر می گردد یعنی در دور تا دور کشور با جریانات برانداز و معاند درگیر می گردد. امیر ذاکری صحبتی مطرح می کرد و می گفت وقتی می گویید کردستان فقط می شنوید کردستان فقط یک داستان می شنوید ولی اگر بدانید که برای آزادسازی متر به متر آن چقدر شهید دادیم و چگونه حرکت کردیم آن موقع متوجه عظمت کار ارتش می شوید. از اول انقلاب که هیچ سازمانی حاکم نبود رفتارها واقعا غیرحرفه ای و احساسی بود. ارتش، آنها را جمع کرد و در قالب و شاکله نظامی قرار داد. نفر فقط یاد گرفته بود تفنگ در دست بگیرد بلد نبود که بجنگد و اصول جنگ را نمی دانست. در چنین شرایطی که هر کسی از هر گوشه ای آمده گوشه کار را بدون تخصص گرفته است ارتش می گوید این کار تخصصی است این کار را نمی گردد به صورت غیرحرفه ای پیش برد، دانش خاص خود را می خواهد پس بیایید از من تبعیت کنید.

در چنین شرایطی آموزش های تخصصی و نظم و انضباط ارتش و ساختار ماموریتی که در ارتش تعریف شده بود سبب این موفقیت در حوزه حفظ این قسمت بحرانی شد.

آیا برای معرفی و شناساندن اقدامات ارتش در سال های اول انقلاب، کار تحقیقاتی لازم شده است؟

کارهایی صورت گرفته است ولی ما هیچ وقت به دنبال سندسازی نبودیم چون به دنبال انجام ماموریت بودیم. ما در ارتش رژیم پهلوی، بخش هایی به نام تاریخ نگاری داشتیم که تاریخ ها را لحظه به لحظه ثبت می کردند. دفتر ثبت تاریخ داشتیم اما شاکله که به هم خورد نتوانستیم لحظات تاریخی را برای تاریخ ثبت کنیم. لذا روایتگری کردیم و با روایتگری تاریخ در نمی آید و این مسئله ای است که الان ما داریم زیرا چند روایت می شنویم و هرکس از منظر خود نگاه می نماید.

با وجود مسائل ابتدای انقلاب و نابسامانی ها در داخل کشور چگونه ارتش توانست خود را سامان دهد و جلوی ماشین جنگی عراق را بگیرد؟

ارتش یک اسکلت و ساختار دارد و نظامات درونی آن به گونه ای است که در شرایط به هم ریختگی می تواند خود را به سرعت بازیابی کند. در آن موقع هم ارتش به هم ریختگی داشت اما به خاطر انسجام ساختاری توانست با سرعت به صندلی خود برگردد و با گذاشتن نفرات مسؤول در جای خود، سامان یافت.

واقعا وظیفه تحلیلگران و تاریخ نگاران بسیار سخت است که بخواهند نقش ارتش را در سال اول جنگ و در مقطعی که سپاه و ناجا و کمیته نبود، بیان نمایند. در سال اول جنگ، تجاوزات مرزی و تظاهر نیروی دشمن نشان می داد جنگ است اما از این طرف می گفتند ارتشی ها حرف بی ربط می زنند و می خواهند خودشان را مطرح نمایند. آثار و شواهد در صحنه نشان می داد دشمن برای یک عملیات آماده می گردد و در مجلس نماینده ارتش داد و بیداد می کرد اما نماینده ها می گفتند اینها می خواهند جوسازی نمایند که خود را مطرح نمایند.

جنگ شروع می گردد و دشمن با آن همه تجهیزات و با 12لشکر به طرف ما می آید و ما با یک لشکر توانستیم جلوی عراق را بگیریم که این کار در حوزه نظامی، یک معجزه بود. هنر ارتش در سال اول، جنگ تثبیت دشمن در نوار مرزی بود که نتوانست از حد خود جلوتر بیاید و به آنجایی که پیش بینی نموده برسد تا کم کم مردم به یاری آمدند، نیروها شکل گرفتند و کم کم قدرتمند شدیم و توانستیم دشمن را سرجای خود برگردانیم. در 2889 روز جنگ تحمیلی، صدعملیات صورت گرفته است. در این صد عملیات، کدام یک را می توان نشان داد که عملیات ارتش نبوده است. اینها ساختار و سازمان مندی ارتش جمهوری اسلامی را نشان می دهد که به عنوان یک نظام کار می نماید و هر جایی که خللی ایجاد گردد شاید هنگ کند اما اگر ری استارت گردد سر جای خودش قرار می گیرد.

ارتش با توجه به تحریم های ظالمانه چگونه توانست تجهیزاتی را که داشت به کار بگیرد و از آن نگهداری کند و چگونه توانست به خودکفایی برسد؟

وقتی شما به چیزی محتاج باشی در شرایط نیاز، خلاقیت و نبوغ شما شکل می گیرد. ما هم وقتی احساس کردیم به ما تجهیزات نمی دهند، فکر کردیم به جای فلان قطعه از چه چیزی می توانیم استفاده کنیم. بنابراین کم کم رشدکردیم و خودکفایی شکل گرفت و اندیشه ها روی کار آمد. ما تا مدتی در زمان جنگ فقط قطعه برداری و قطعه گذاری می کردیم. زمانی برای فکر کردن نبود. فقط باید جایگزین می کردیم. ما از موجودی انبارها استفاده کردیم و تمام تجهیزات را به روز نگهداری کردیم. قطعه را کاملا عوض کردیم. از اینجا به بعد بود که دیدیم جواب نمی دهد و از آن به بعد مهندسی معکوس کردیم. هر چیزی که بود را مهندسی معکوس کردیم و از نو ساختیم. تنها جایی که این نوع کارها شکل می گیرد در حوزه دفاع است، زیرا با موجودیت و هویت یک ملت سر و کار دارد و نمی گردد متوقف شد؛ بنابراین علت رشد حوزه دفاع همین نکته است. حوزه دفاع رشد کرد، چون نمی توان آن را متوقف کرد. هر لحظه باید به فکر کاری جدید باشید زیرا تهدیدات در حال تغییر است و متناسب با تهدید باید جوابگو باشید، بنابراین باید کار کنید. امروز در حوزه پهپادی، جنگال و سایبری، کارهایی که انجام می دهیم شاید اختراع چرخ از نو باشد اما چاره ای نداریم، سرعت کار بسیار بالاست.

به چه میزان آموزش های ارتش متناسب با استانداردهای روز جهان است؟

علم در حصار تحریم در نمی آید و امروز دسترسی به علم و دانش منحصر به یک سازمان و کشور نیست. وقتی دانشجو از کشورهای خارجی در دافوس درس می خوانند و ما دانشجو به کشورهای خارجی می فرستیم، به ما علم آموزش می دهند و ما هم به آنها علم می آموزیم.

ارتش در سیل و حوادث مختلف خوش درخشید و توسط رهبری هم تشویق شده است. آیا در ارتش آموزش خاصی می بینند تا در بحران آن صحنه را مدیریت نمایند.

ما به نیروهای ارتش یاد می دهیم در مقابل مردم سپر باشد. فرق نمی نماید تهدید چه باشد، گلوله باشد بلایای طبیعی باشد و در کل اگر تهدید ملت باشد سپر هستند و الان که ویروس کروناست، سپر هستند. از ارتش انتظار این است بتواند مردم خود را حفظ کند، این حفظ کردن در هرعرصه ای ممکن است باشد.

حضرت آقا به درستی فرمودند ارتش وقتی شعار می دهد که ارتش فدای ملت در این کار صادق است یعنی در عرصه حضور دارد لذا ما به علت بهره مندی از سازمان و ساختار تعریف شده و منظم و سیستماتیک از هر دستگاهی برای ورود به بحران آماده تر هستیم. در منطق کار نظامی و در کشورداری به صورت کلی هر زمانی که یک سیستمی و قسمتی از شرایط عادی خارج گردد و به بحران برسد و نتواند عناصر را مدیریت نمایند، ارتش وارد می گردد سر و سامان می دهد و می رود.

بیش از یک سال است جهان تحت تاثیر کروناست. ارتش در مبارزه با کرونا چه نقشی داشته است؟

ما اولین سازمانی بودیم که قرارگاه پدافند زیستی در ارتش را با حضور امیر سیاری، معاون هماهنگ نماینده و تمام معاونان ارتش و نیروها راه اندازی کردیم و بعد در بقیه قسمت ها این قرارگاه شکل گرفت. مدیریت فرآیند این بیماری و حفاظت از سازمان و مردم در این حوزه با توجه به گام اول سازمان بود و در گام دوم از توانمندی هایمان برای مردم استفاده شد. در عرصه های مختلفی یاری شروع شد و در شروع شیوع این بیماری با توجه به این که اطلاعات کافی نبود، در مسائلی که از دستمان بر می آمد به یاری مردم رفتیم از جمله گندزدایی، توزیع ماسک و فراوری الکل و یاری کردن به مردم. در این مقطع و در شرایطی که در کشورهای دیگر ماسک را می دزدیدند و غارت می کردند ما در اینجا فراوری می کردیم و به مردم می دادیم. تمام دستگاه را پای کار آوردیم که این حرکت اولیه را انجام دهیم و خوب مدیریت شد. بعد از آن کم کم حرفه ای تر کار شد و همین الان هم که در شرایط کرونایی قرار داریم، از تجهیزات سازمانی برای برپا کردن بیمارستان های صحرایی و بیمارستان های موقت استفاده می کنیم و زیر بار بردن کلیه بیمارستان ها و درمانگاه های ارتش در این شرایط از دیگر اقدامات است. در این مقوله کرونا به خاطر تمهیداتی که در داخل پادگان ها دیده شده و آگاهی هایی که به کارکنان داده شده، نسبت به همه سازمان ها کمتر با این بیماری درگیر شدیم و جامعه پزشکی این را می گویند. شاید در سال 99 درصد قابل توجهی از داشته ها و بودجه ارتش صرف یاری به مردم شد.

سطح آموزش ها در ارتش به خصوص بعد از جنگ به چه میزان متناسب با تهدیدات است؟

آنچه را در حوزه نظامی گری انجام می دهیم اول تجربه ای است که از جنگ، دفاع مقدس، درگیری های منطقه ای یعنی محور مقاومت و حوزه های مختلف به دست آورده ایم و دوم تهدیداتی است که روز به روز عوض می گردد، بنابراین خودمان را باید متناسب با این تهدیدات توانمند کنیم.

آنچه در ارتش جمهوری اسلامی ایران در حال شکل گیری است، پرداختن به حوزه های تهدید جدید و جوابگو بودن سازمان به این تهدیدات است. به طور مثال ما الان روی علوم شناختی، سایبر، هوش مصنوعی، مدیریت کوانتومی کار می کنیم که حوزه های جدیدی است که در داخل دانشگاه های ما کار می گردد. بالغ بر 2000تخصص در ارتش وجود دارد و تمام ریشه برنامه های آنها را متناسب با محیط تهدیدی که با آن روبرو هستیم، بازنگری و متناسب سازی کردیم.

ارتش همواره باید به روز بوده و متناسب با تهدید بتواند جوابگو باشد. شعار هم نمی دهیم چون اصلا ارتش جای شعار نیست. ارتش جای عمل است. باید بتواند در مقابل تهدید مقابله کند. 99درصد فلسفه وجودی ارتش، حضور آن است و فقط یک درصد، احتمال وقوع حادثه است. یعنی کاری که داریم انجام می دهیم برای آن یک درصد است.

در همین جریان کرونا که رخ داده یک ساعت آموزش عقب افتاده نداشتیم. یک نفر بیاید تحلیل کند چگونه این کار شده است. در زندگی شبانه روزی سقف فشرده دانشجویی و مراکز آموزشی ما دو تا سه هزار نفر در جایی که در کشور نمی توانند ریسک نمایند که دانشجویان را سرکلاس بیاورند، ما تمام آیتم هایمان را اجرا می کنیم و تا الان هیچ گونه اتفاقی نداشته ایم.

در حال حاضر 32هزار نفر تحت آموزش در مراکز آموزشی ما دارند کار می نمایند. این 32هزار نفر چگونه مدیریت شدند که تا الان یک نفر هم مبتلا نشده در حالی که تمام دانشگاه های کشور تعطیل است. این کاری که الان در ارتش انجام می دهیم برخاسته از آن بعد خودآگاهی و خودآموزی نفرات و خود اتکایی به دانش آنها و فهم آنهاست که توانستیم مدیریت کنیم.

مریم شریف زاده - سیاسی / روزنامه خبرنگاران

منبع: جام جم آنلاین
انتشار: 21 اردیبهشت 1400 بروزرسانی: 21 اردیبهشت 1400 گردآورنده: romantizm.ir شناسه مطلب: 1239

به "تهدیدات در حال عوض شدن هستند" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "تهدیدات در حال عوض شدن هستند"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید