فعلاً دوری و دوستی! تا شکست کرونا - وبلاگ داستان نویسی

صدای بچه ها که در کوچه فوتبال بازی می نمایند می آید، نمی دانم چه کسی در دهان ها انداخته است که بچه ها کرونا نمی گیرند، در یک کانال خبری خواندم که یک بچه 5 ماهه در استرالیا کرونا گرفته است، همچنین بود که ایتالیا مقررات قرنطینه را در سرتاسر این کشور اعمال نموده و ایتالیایی ها برای خروج از خانه باید دلیل منطقی داشته باشند و در صورت حضور در محله های دیگر شهرشان 200 یورو جریمه می شوند.

چهارشنبه ناچار باید به تهران بروم، ضرورت اداری ایجاب می نماید؛ حس می کنم گلویم گرفته است می ترسم سرفه کنم اهل قرنطینه فکر نمایند کرونا گرفته ام بیاندازنم بیرون؛ با آژانس هماهنگ می کنم که ساعت 4:30 بیاید مقابل خانه مادرم.

راه که می افتم بروم ایستگاه قطار، عطسه می کنم؛ مادرم فوری می گوید: دستمال کاغذی را بینداز داخل ظرف در دار و دستهایت را هم بشور! قدیم عطسه می کردیم می گفتند صبر کن! صبر آمد.

مادرم می گوید: دستمال نداشتی تو آرنج دستت عطسه کن، بطری آب ببر که گلویت خشک نماند و بتوانی قرص های قلبت را بخوری، چند برگ دستمال کاغذی در جیبم می گذارم با ماسک و دستکش!

میهماندار قطار که پایین قطار ایستاده و مسافران را هدایت می نماید نه ماسک دارد و نه دستکش، ساعت پنج نشده و هوا سرد است، از مسافرین قطار شاید حداکثر پنج درصد ماسک دارند.

مأمور قطار که کرایه ها را می گیرد هم ماسک دارد و هم دستکش، مادری برای پسر بچه اش ماسک و دستکش گذاشته اما خودش هیچ کدام را ندارد.

روزانه چند قطار اتوبوسی از قزوین به تهران می رود و باز می شود، ترمینال قزوین هم به همه شهرها اتوبوس دارد، در نمازخانه ایستگاه آبیک نماز صبح می خوانیم، ده پانزده نفری با فاصله از هم نماز می خوانیم.

در دستشویی ایستگاه صابون مایع و آب گرم وجود دارد آن هایی که برای نماز آمدند اغلب دستهایشان را شستند، قاعده حداقل 20 ثانیه را رعایت کردند.

در قطار جایگاه خالی زیاد است تا جایی که می شد به نظر می رسد مسافران قاعده فعلاً دوری و دوستی! تا شکست کرونا را رعایت می نمایند.

بلیط قطار از قزوین برای تهران چهار هزار تومان و اتوبوس عادی 12 هزار تومان است، مسافران قطار اغلب دانشجو، کارگر، کارمند و نظامی هستند. قزوین خوابگاه خیلی هاست که در تهران و شهرهای راستا کار می نمایند و محل تحصیل ده ها هزار دانشجو است، قزوین شهری صنعتی و با وجود مراکز متعدد آموزشی شهری دانشگاهی است که روزانه دهها هزار دانشجو از شهرهای مختلف به خصوص تهران و کرج به آن رفت وآمد دارند. قزوین شهری نظامی هم هست، پادگان های متعددی در آن استقرار دارند و چندین شهر صنعتی هم در این شهر و استان فعالاند.

دانشگاه های قزوین خدا را شکر تعطیل است، مقامات شهر پنج سال پیش عده این افراد را بیشتر از 50 هزار نفر برآورد نموده بودند.