درنگی آماری و مفهومی در کتاب خوانی کشور های دیگر و اقبال آن ها به کتاب های چاپی
به گزارش وبلاگ داستان نویسی، اگر از ما بپرسند سرانه مطالعه در کدام کشور ها بیشتر است، شاید یک راست برویم سراغ نقشه اروپا و آمریکای شمالی تا پاسخ را بیابیم؛ ولی در واقعیت این گونه نیست. بر اساس آمار و مقاله ها و مستندات علمی، در کمال شگفتی، این هندی ها، تایلندی ها، چینی ها، فیلیپینی ها و مصری ها هستند که در زمینه کتاب خواندن، در بالای فهرست جهانی قرار دارند.
جهت دریافت مشاوره خدمات طراحی کاتالوگ آنلاین از بهترین و مجربترین طراحان کشور همراه ما باشید. از طراحی تا چاپ کاتالوگ های تبلیغاتی حرفه ای را با بهترین قیمت از ما بخواهید.
به گزارش گروه فرهنگی خبرنگاران، هر ایرانی در شبانه روز، چقدر مطالعه می نماید؟؛ این پرسشی است که پاسخ درست و صریحی نمی توان به آن داد. ظاهرا مهم ترین دلیل اختلاف و عدم توافق در موضوع سرانه مطالعه در ایران، مساله آمار و کیفیت و کفایت ملاک های آن است. روشن است که تحلیل موقعیت، بدون آمار، غیرممکن است. آمار درست، درک ما را از شرایط گذشته و موجود در موضوعات مورد علاقه مان، افزایش می دهد و در ترسیم شرایط مطلوب برای آینده، تاثیر قطعی و حتمی دارد.
پس نخستین گام برای نقشه راهِ افزایش سرانه مطالعه در ایران، این است که بدانیم الان کجا ایستاده ایم و به کجا می خواهیم برویم. آن چه در دیگر کشور ها آنالیز، تحلیل و مستند شده است، می تواند چراغ راه ما در این سفر باشد.
این ملت کتاب خوان نیستند؟!
اگر خواستی چیزی را پنهان کنی، لای کتاب بگذار. این ملت کتاب نمی خوانند! این جمله را یکی از شاعران معاصر، چند دهه قبل و در طعنه به حال و روز کتاب خوانی در آن موقع، گفته است. لابد از آن موقع تا حالا اتفاقی نیفتاده و دَر بَر همان پاشنه می چرخد که اهل فرهنگ همچنان از کتاب نخوانیِ مردم و پایین بودن سرانه مطالعه می گویند.
ما، در این نوشته، به درستی یا نادرستی این جمله - با وجود تلخیِ ناامیدانه آن - و همین طور به مناقشه های کلافه نماینده و تکراری و آماردهی و آمارسازی درباره علل کتاب نخوانیِ مردم و شاخص های رنگارنگ هر دو طرف کاری نداریم، بلکه با قبول اجمالیِ این ادعا که وضع کتاب خوانی عامّه مردم ایران هیچ وقت وضع کاملاً مطلوب و رضایت بخشی نداشته است، گذری کوتاه داریم به دو موضوع: 1- کتاب خوانی در کشور های دیگر؛ 2- اقبال یا عدم اقبال به کتاب های کاغذی در عصر دیجیتال.
نگفته پیداست که توجه به شرایط کتاب خوانی در کشور های دیگر می تواند امکان مقایسه، تجربه اندوزی و در نتیجه اصلاح امور ما را فراهم کند و همچنین از دانش فروشی و عوام فریبی های احتمالی جلوگیری کند.
ظاهرا مهم ترین دلیل اختلاف و عدم توافق در موضوع سرانه مطالعه (میانگین مدت زمان مطالعه یک نفر در یک شبانه روز) در ایران، مساله آمار و کیفیت و کفایت ملاک های آن است. روشن است که تحلیل موقعیت، بدون آمار (بگویید اطلاعات)، غیرممکن است. پیش احتیاجِ تصمیم گیری درست و هدفمند، دسترسی به اطلاعات و آمار مستند و علمی است. آمار درست، درک ما از شرایط گذشته و موجود در موضوعات مورد علاقه مان را افزایش می دهد و در ترسیم شرایط مطلوب برای آینده، تاثیر قطعی و حتمی دارد.
اگر خواستی چیزی را پنهان کنی، لای کتاب بگذار. این ملت کتاب نمی خوانند! این جمله را یکی از شاعران معاصر، چند دهه قبل به طعنه گفته است. لابد از آن موقع تا حالا اتفاقی نیفتاده که اهل فرهنگ همچنان از پایین بودن سرانه مطالعه می گویند
بخش مهمی از این عدم توافق، به اختلاف در تعریف مفاهیم برمی گردد؛ مثلاً یکی از مدیران فرهنگی کشور، خواندن هر نوع متن مکتوب (حتی اعلامیه ترحیم و پیامک!) را خواندن به حساب می آورد و با این حساب معلوم است که نتیجه گیریِ او با جایی مثل گروه آمار دفتر مطالعات و برنامه ریزی راهبردی وزارت ارشاد چقدر تفاوت دارد (راستی تا به حال فکر نموده اید چرا مرکز آمار ایران هیچ وقت آمار دقیق و رسمی از میزان کتاب خوانی در ایران منتشر ننموده است؟) آمار و ارقام اعلام شده در بعضی خبرگزاری ها هم بیشتر جنبه ژورنالیستی دارد و بدون پایه علمی است. حتی منبع کم و بیش موثقی مانند مرکز بین المللی مطالعات گذران وقت (www.timeuse.org) هم، به این دلیل که اقتضائات بومی محیط های دیگر را کم تر در نظر می گیرد، کاملاً قابل اطمینان نیست. بهترین و اطمینان بخش ترین روش در این گونه موارد این است که اولاً با پیش فرض های شخصی وارد موضوع نشویم (منظورمان فقط اشاره به بحث روش نیست، بلکه اشاره به مساله اخلاق پژوهش هم هست) و ثانیاا شواهد کاملاً کافی و متواتر برای رد و قبول یک حدس یا فرضیه را گردآوری و ارائه کنیم.
بعد از این مقدمه ببینیم وضع کتاب خوانی در کشور های دیگر چگونه است. طبق فهرست مؤسسه بین المللی united explanations که نمودار مربوط به آن را در پایین می بینید (2018) هندی ها با 10 ساعت و 42 دقیقه مطالعه در هفته، پیشتاز مطالعه در دنیا هستند. جالب است که رتبه های بعدی جدول هم مربوط به کشور های توسعه یافته از نوع غربی نیست: تایلندی ها، چینی ها، فیلیپینی ها، مصری ها و مردم جمهوری چک در رتبه های بعد هستند. این جدول با نام شاخص امتیاز فرهنگ دنیای (NOP World Culture Score Index) در بسیاری از رسانه های دنیا منتشر شده و در دسترس همه است.
توجه کنیم که این آمار فقط نشان دهنده آن است که هند، کتاب خوان ترین مردم را دارد و این به معنای خیره نماینده بودن این اعداد و ارقام نیست. در هر حال، گویا هندی ها، به جز فیلم و پایکوبی، اشتغال به کتاب خوانی هم دارند!
منابع مستند دیگری هم پیشتاز بودن هند را تایید نموده اند؛ برای نمونه به نمودار ها و جدول های زیر توجه کنید که نتیجه گیری بالا را تایید می نماید. منبع هر تصویر نیز در داخل آن آمده است.
همه صفحات مجازی مشهور و مربوط به کتاب و کتاب خوانی هم، رتبه هند و تایلند را در سرانه بالا می دانند که ما به دلیل درجه دوم بودن این منابع از آوردن آن ها صرف نظر می کنیم. البته بعضی مقالات، کشور های دیگری جز هند (مثلاً فنلاند) را دارای سرانه قابل توجه در مطالعه دانسته اند؛ برای نمونه نگاه کنید به این مقاله: کتابخانه های عمومی و سرانه مطالعه، سیامک محبوب، فصلنامه تحقیقات اطلاع رسانی و کتابخانه های عمومی، سال هجدهم (بهار 1391)، شماره 68. این مقاله به کتابخوانی در کشور هایی مثل چین، کانادا، برزیل و همه آمریکای جنوبی، روسیه، دانمارک، مصر و هند اشاره ای ننموده و می گوید هر چه کتابخانه های عمومی یک کشور شرایط بهتری داشته باشند، مردم آن کشور به مطالعه آزاد توجه بیشتری دارند. در حالی که مطالعه آزاد تنها بخشی از سرانه مطالعه است.
خواننده این نوشته می تواند بگوید چه بسا کتاب خوانی هندی ها مثل فیلم سازی و سینمادوستی آن ها است. آنان بیش از هزار فیلم در سال می سازند، اما تعداد بسیار کمی از آن ها ارزش زیبایی شناختی دارد. خواننده همچنین می تواند بگوید کتاب هایی که مردم هند می خوانند، کتاب هایی دم دستی (مثلاً رمان های زرد و عامه پسند آن هم از نوع ترجمه)، ارزان و بی ارزش یا کم ارزش است.
هندی ها با 10 ساعت و 42 دقیقه مطالعه در هفته، در دنیا پیشتاز هستند. جالب است که رتبه های بعدی جدول هم مربوط به کشور های غیرغربی، از جمله تایلند، چین، فیلیپین و مصر است
جواب این سوال فرضی این است که کتاب خوانی هندی ها و این که چه می خوانند، بازتاب هویت هندی آنان است. در سرزمین خدایان، همه چیز، از فرهنگ گرفته تا آداب و رسوم، ویژه خود آن ها است و برخاسته از هویت هندی شان؛ بنابراین، شکل کتاب خوانی هندیان هم جلوه ای از رنگارنگیِ فرهنگ این همسایه شرقی ماست. در هر حال، پشتکار هندی ها در این موضوع و نیز روش های ساده، ولی راهبردی آن ها برای ترویج کتاب خوانی جالب توجه است؛ برای نمونه، استفاده از اتوبوس های سیّار و نه چندان شیک برای رساندن کتاب به مناطق محروم، دیدنی و ستودنی است.
قابلیت دسترسی به ویدئو و صوت، تغیر اندازه تصویر و فونت، جست وجوی کلمات کلیدی در متن یا فرهنگ لغت، خرید آسان تر و به صرفه تر کتاب، مصرف کاغذ کمتر و مزایای دیگر کتاب های دیجیتال، هیچ یک، باعث نشده از ارج و اعتبار کتاب کاغذی کاسته گردد. در ایران که سهل است، حتی در کشور هایی که امکانات نرم افزاری و سخت افزاری شان بهتر از ماست، کتاب کاغذی همچنان حاکم بلامنازع است. نگاهی مقایسه ای داریم به انتشار و مصرف کتاب های کاغذی در عصر دیجیتال.
در مقاله آمار 29 کتاب پرفروش بر اساس اعداد و مطالعات واقعی در تاریخ 6 دسامبر 2019 که منبع آن گزارش انجمن ناشران آمریکایی است (www.markinblog.com/book-sales-statistics)، می خوانیم: شاید در ظاهر به نظر برسد خیلی ها این روز ها کتاب هایشان را به شیوه الکترونیکی می خوانند، اما برعکس، فروش کتاب های دیجیتال کاهش یافته است. از ژانویه تا سپتامبر 2018 فروش کتاب های الکترونیکی 771 میلیون دلار درآمد در بازار ایالات متحده فراوری نموده است. این رقم را با 800 میلیون دلار در سال 2017 مقایسه کنید. فروش کتاب های الکترونیکی در اوایل سال 2019 همچنان رو به کاهش است و تقریباً 5٪ درآمد کسب نموده و در سه ماه اول سال فقط 244 میلیون دلارفروش داشته است. این مبلغ 10 میلیون دلار کمتر از سه ماهه مشابه آن در سال 2018 است. فروش کپیِ سخت (نسخه چاپی) کتاب برای ماه آگوست (2019) حدود 80 درصد از کل فروش کتاب را تشکیل می دهد که شامل کتاب های شومیز، جلد سخت و کتاب های بچه ها هم هست. در نیمه اول سال 2019 فروش واحد کتاب نسبت به سال 2018، زمانی که مجموعاً حدود 675 میلیون کتاب چاپی در ایالات متحده فروخته شد، کاهش یافته است.
مقاله دیگر در سایت statista (سال 2019) مدعی است که کتاب های الکترونیکی هنوز هم (یعنی در سال 2019) حریف و هماورد کتاب های چاپی نیست. بخش هایی از این مقاله را می خوانیم: با پیدایش تلفن های هوشمند، تبلت ها و دستگاه های مطالعه الکترونیکی، خیلی ها پیش بینی نموده اند که کتاب های چاپی به زودی به خاطره تبدیل می شوند و می فرایند پی کارشان. اما واقعیت این است که اگرچه مردم سرشان به دستگاه های الکترونیکی گرم است، اما وقتی صحبت از مطالعه کتاب است، جوهر و کاغذ (یعنی همان کتاب کاغذی) حرف اول را می زند.
گزارش جدید مرکز تحقیقات پیو (PeW) در نوامبر 2019 می گوید تقریبا تمام 72 درصد بزرگسال آمریکایی در 12 ماه گذشته کتاب چاپی خوانده اند، نه دیجیتال. با مقایسه 65 درصد آمریکایی که کتاب چاپی می خوانند با 25 درصدی که در همان مدت کتاب الکترونیکی می خوانند روشن می گردد که بیشتر خوانندگان، کتاب های الکترونیکی را جایگزین چاپی نمی نمایند، بلکه از آن ها فقط به عنوان مکمل استفاده می نمایند. بله، وقتی برای تفریح به کنار دریا می فرایند یا وقتی در راستا رفتن به محل کارشان هستند، آی پدشان دم دست است، اما تا وقتی کتاب واقعی هست، انگار کتب الکترونیک اصلاً وجود ندارد. تصویر صفحه نخست مقاله را در بالا ببینید.
تصویر بالا به خوبی نشان می دهد که در فاصله سال های 2011 تا 2019 بین 60 تا 70 درصد آمریکایی های کتاب خوان، کتاب چاپی می خوانند و استفاده از کتاب های الکترونیکی، هرگز قابل مقایسه با کتاب های چاپی نیست!
نظرسنجی و ارزیابی مؤسسه پژوهشی PEW (منتشر شده در سایت همین مؤسسه + نمودار پایین) نیز نشان می دهد که در فاصله سال های 2011 تا 2019، کتاب های چاپی در مقایسه با کتاب های صوتی و الکترونیکی، محبوبیت خود را حفظ نموده اند. در عین حال، میزان استفاده از کتاب های صوتی از 11 درصد در سال 2011 به 20 درصد در سال 2019 و کتاب های الکترونیکی نیز از 17 درصد در سال 2011 به 25 درصد در سال 2019 افزایش داشته است. گرچه در طی این مدت، میزان استفاده از کتاب های چاپی از 71 درصد به 65 درصد کاهش داشته است.
یادداشت دیگر نیز در همان سایت statista (سال 2019) می گوید کتاب های چاپی در عصر دیجیتال، همچنان سلطنت می نمایند. به تصویر پایین نگاه کنید!
خط نخست این یادداشت صراحتاً اعلام می نماید سه چهارم (یعنی 75 درصد) مردم انگلیس همچنان کتاب فیزیکی را بر معادل دیجیتالی آن ترجیح می دهند!
مطلب دیگر در موضوع کتاب های ناشرـ مؤلف (self-published books) از سال 2008 تا 2018 در ایالات متحده نیز به خوبی نشان می دهد که با وجود آن که در نشر منابع ناشر ـ مؤلف، موانع زیادی در فرایند نشر حذف می گردد، ولی در عین حال در فاصله سال های 2008 تا 2017 فرایند نشر این منابع در قالب چاپی بسیار بیش از شکل الکترونیکی آن است! به تصویر پایین نگاه کنید.
مقاله ای دیگری نیز با عنوان کتاب های چاپی هنوز هم بیش از کتاب های الکترونیکی فروش دارند و دلیل آن چیست؟ در سپتامبر 2019 (شهریور 1398) منتشر شده است. سطر هایی از آن را با هم بخوانیم: بر اساس گزارش سالانه انجمن ناشران آمریکایی، ناشران در سال 2019 در تمام رده ها تقریباً 26 میلیارد دلار درآمد داشته اند. درآمد ناشی از کتب چاپی آن ها 22.6 میلیارد دلار و درآمدشان از کتاب های الکترونیکی 2.04 میلیارد دلار بوده است. این ارقام هم شامل کتب تجاری است و هم کتب آموزشی و همچنین داستان.
کتاب های الکترونیکی، هنوز حریف کتاب های چاپی نیستند. اگرچه مردم سرشان به دستگاه های الکترونیکی گرم است، ولی وقتی صحبت از مطالعه کتاب می گردد، جوهر و کاغذ، حرف اول را می زند
به گفته مریل هالز، مدیرعامل انجمن فروشندگان کتاب در انگلیس، در حالی که رسانه های دیجیتال، صنایعی مانند تجارت موسیقی را مال خود نموده است، اما مردم هنوز هم خواستار کتاب های فیزیکی هستند. خانم هالز می گوید: به نظر من حباب کتاب الکترونیکی تا حدودی ترکیده است. آمار فروش کتاب چاپی در حال افزایش است. فیزیکی بودن محصول بسیار جذاب است. ناشران یاد گرفته اند کتاب های فوق العاده زرق وبرق دار فراوری نمایند. اغلب طرح جلد های کتب چاپی زیبا هستند. چنین محصولاتی را می توانیم به عنوان اشیایی زیبا هم ببینیم.
نمودار پایین هم میزان فروش کتاب در آمریکا در فاصله سال 2017 و 2018 در رده های مختلف را نشان می دهد.
پژوهش دیگری در سال 2019 (نمودار پایین) با اطمینان اعلام می نماید که فقط 7 درصد آمریکایی های کتاب خوان، کتاب الکترونیک می خوانند؛ این در حالی است که 37 درصد هم گفته اند فقط کتاب چاپی می خوانند.
نکته مهم این است که تحقیق بالا عینا در سال 2016 هم اجرا شده است و نتایج آن با سال 2019 اختلاف چندانی ندارد؛ یعنی هم در سال 2016 و هم در سال 2019 کتب چاپی بیشترین اقبال را در بین آمریکاییان دارد.
در جدول زیر هم می بینیم که کتاب تنها رسانه ای است که برخلاف فیلم، موسیقی، برنامه های تلویزیون، بازی های ویدئویی و ... اسیر دیجیتالی شدن نشده است و همچنان 76 درصد مردم انگلیس کتاب چاپی را بر دیجیتال ترجیح می دهند!.
منظور این نوشته از آنالیز مختصر سرانه کتابخوانی در بیرون از ایران و خرید و نشر کتاب کاغذی در عصر دیجیتال، این نبود که بگوییم مرغ همسایه غاز است. می خواستیم تاکید کنیم بر اهمیت کتاب و نوستالژی بی پایانش و این که اگر خواستیم چیزی را پنهان کنیم، آن را لای کتاب نگذاریم! دست آخر این که مراقب باشیم، شرافت گذاشتن به کتاب، باعث نگردد که دانش اندوزی جای خود را به انباشت اطلاعات، لذت بردن از خواندن جای خود را با بازی با کتاب و ـ در یک کلام ـ کتابخوانی جای خود را به رف خوانی بدهد. خوب است به تجربه هند، که در این گزارش از آن نام بردیم، توجه کنیم. آیا به راستی زیرساخت های اجتماعی، پیشینه فرهنگی و، مهم تر از آن، مطالبات نسل جدید در کشور ما از هندوستان کم تر است؟!
منبع: خبرآنلاین
منبع: خبرگزاری دانشجو