آنالیز آیینه دوگانه؛ آخرین بازی مهم سال 2020
به گزارش وبلاگ داستان نویسی، وقتی استودیوی تل تیل به واسطه مسائل اقتصادی ورشکسته شد - پیش از اینکه LCG Entertainment تمامی حقوق و نام آن را بخرد - بسیاری امید داشتند استودیوی دونتناد بتواند راه این تیم را پیش بگیرید و عناوین داستان محور جذابی را در اختیار مخاطبان قرار دهد. با این حال دونتناد به ساخت عناوین ادونچر اپیزودیک اکتفا نکرد و با ساخت ومپایر ثابت کرد یک استودیوی همه فن حریف است.
روزنامه هفت صبح در ادامه نوشت: به واسطه همین موضوع انتظارات از این تیم فرانسوی بالا رفت، ولی حالا که نوبت به ساخته جدید آن ها یعنی بازی Twin Mirror رسیده شاهد افت کیفی وحشتناک استودیوی مذکور هستیم. عنوانی که انتظار می رفت داستانی مهیج و پر پیچ و خم را ارائه کند به یک بازی متوسط با داستانی ساده و شلخته تبدیل شده که اگر از چند صحنه به خصوص و یک ویژگی گیم پلی آن فاکتور بگیریم هیچ عنصر جذابی برای ارائه ندارد.
یک: از همان دقایق نخست بازی کردن Twin Mirror معین می شود که سازندگان تاثیر بزرگی از چندین سریال مشهور تلویزیونی از جمله Twin Peaks و MR. Robot گرفته اند؛ تاثیری که در سراسر بازی مشاهده می شود که این موضوع با توجه به سبک آن - که در ابتدا قرار بود اثری اپیزودیک باشد - اصلا عجیب نبود. چیزی که عجیب است الهام گیری سطحی TW از آثار نام برده است. متاسفانه ساخته جدید دونتناد نقطه قوت این استودیو را به نقطه ضعفش تبدیل نموده است.
اثری داستان محور با روایتی بسیار معمولی و به دور از هیجان. داستان از اینجا آغاز می شود که شخصیت اصلی بازی یعنی سم در حال رفتن به یک مراسم تدفین است. سم روزنامه نگاری نسبتا پیروز است که به واسطه مرگ دوستش یعنی نیک به بس وود شهر زادگاهش برمی شود، اما حضور او در این شهر به حضور در این مراسم ختم خلاصه نشده و او درگیر پفراینده مرگ نیک می شود. داستان آغاز جالبی دارد، ولی هر چقدر که در بازی بیشتر پیشروی می کنید، بیشتر دوست دارید داستان آن زودتر تمام شود!
دو: این حقیقت دلایل مختلفی دارد که همگی دست به دست هم دادند تا شما نتوانید از ایده تیم سازنده لذت ببرید. نخست خود داستان که عاری از هیجان و کشش ضروری است. سم روزنامه نگاری است که به واسطه نوشتن گزارشی در خصوص شرایط سخت کار در معدن بس وود مورد تنفر مردم شهر قرار گرفته است، زیرا پس از انتشار این گزارش معدن بسته شده و بسیاری از افراد این شهر از کار بیکار می شوند.
از طرفی متوجه می شویم معشوقه سابق او نه تنها همچنان در شهر زندگی می نماید بلکه مدت ها با نیک رابطه داشته، موضوعی که سم را بر سر یک دو راهی قرار می دهد که آیا باید بی خیال پفراینده شود یا اینکه به واسطه گذشته و البته روابط محبت آمیز اش با دختر کوچک نیک، ماجرای کشته شدن پدرش را پیگیری کند. همانطور که می بینید داستان آغاز خوبی دارد و شما را امیدوار می نماید که یک روایتی هیجان انگیز را دنبال کنید، اما پس از گذشت 45دقیقه معین می شود که نه تنها قصه خیلی ساده است بلکه حتی بازی از منظر Pacing مشکلاتی جدی دارد.
به بیان دیگر TW نه تنها هیچ هیجانی به شما القا نمی نماید بلکه به واسطه فرایند کندش خیلی زود شما را از بازی زده می نماید. همانطور هم که از این دست آثار انتظار می رود بازی یک پیچش نهایی دارد، اما حقیقتا این پیچش عاری از هرگونه جذابیت است و به طور کلی نه می تواند شما را هیجان زده کند نه غافلگیر.
سه: گفتیم که داستان بازی چنگی به دل نمی زند، اما گیم پلی چطور؟ خب باید گفت گیم پلی هم به شدت معمولی و به جز یک نمونه بدون هیچ ویژگی هیجان انگیز است. سم می تواند محیط را آنالیز نموده، مدارک را کنار هم قرار دهد و برخی اوقات هم بین گزینه ها انتخاب کند. متاسفانه بازی هیچ پازل خاصی هم ندارد شاید در کل بازی تعداد این پازل از تعداد انگشتان یک دست هم کمتر باشد.
حل کردن این پازل ها هم به شدت راحت و شاید به جز یک مورد عاری از هیچ گونه پیچیدگی خاصی است. دو فاکتور مهم در داستان و گیم پلی بازی وجود که از همان روز نخست سازندگان روی آن مانور می دادند؛ نخست حضور یک کاراکتر جانبی همواره همراه سم و دوم وجود مکانیکی به نام Mind Palace در حقیقت این دو ویژگی هستند که باعث تفاوت Twin Mirror با دیگر آثار مشابه داستان محور می شوند.
سوال اینجاست که آیا سازندگان توانسته اند در اجرا کردن این دو فاکتور پیروز عمل نمایند؟ در جواب باید گفت هم بله هم خیر. در خصوص کاراکتر جانبی که در حقیقت یک شخصیت خود ساخته توسط سم است باید گفت بازی به طرز عجیبی از این منظر مشابه سریال مستر روبات است البته کپی درجه دو آن. به معنای ساده تر در اینجا هم شاهد روابطی بسیار شبیه روابط مستر روبات و الیوت در سریال مستر روبات هستیم.
چهار: بازی Twin Mirror یک اثر به شدت ناامیدنماینده است. داستانش چنگی به دل نمی زند، کاراکترهایش بی روح اند و در بخش گیم پلی هم به جز Mind Palace هیچ نکته خاصی ندارد. به صورت خلاصه TW شاید اثری ضعیف نباشد، اما بسیار پایین تر از استاندارد هایی است که استودیو دونتناد در عناوینی همچون لایت ایز استرنج و ومپایر پایه گذاری نموده بود.
منبع: فرارو