رمزگشایی از یک جنایت با افشای راز پنهانی همسر

به گزارش وبلاگ داستان نویسی، با گذشت بیش از یک سال از مرگ مرموز مرد ورزشکار که جسدش در مرکز زباله های پردیس کشف شده بود همسر او و مردی میانسال به اتهام قتل بازداشت شدند.

رمزگشایی از یک جنایت با افشای راز پنهانی همسر

به گزارش، صبح 21 فروردین سال 97 مرد پنجاه و هشت ساله ای از خانه خارج شد تا برای ورزش به پارک هنرمندان برود، اما دیگر بازنگشت. ناپدید شدن این مرد از سوی خانواده اش به پلیس گزارش و پرونده ای در این خصوص تشکیل شد.

معینات مرد میانسال به نام حجت به تمامی واحد های گشت پلیس اعلام شد. از سوی دیگر کارآگاهان پلیس به سراغ پرونده های اجساد مجهول الهویه رفتند. با این احتمال که جسد مرد میانسال در میان آن ها باشد.

آنالیز ها در این خصوص ادامه داشت تا اینکه 4 اردیبهشت جسد مرد میانسالی در مرکز زباله پردیس کشف شد. با اینکه زمان زیادی از مرگ گذشته و جسد قابل شناسایی نبود با این حال با توجه به معینات ظاهری جسد و بازه زمانی ناپدید شدن مرد ورزشکار این احتمال که جسد متعلق به او باشد مطرح شد و از خانواده او خواستند تا برای تشخیص هویت به پزشکی قانونی بروند. با حضور خانواده حجت در پزشکی قانونی و مشاهده جسد، آن ها موضوع را تأیید کردند.

بلافاصله جسد برای معین شدن علت مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد، اما معاینات اجرا شده به خاطر فساد نعشی به نتیجه نرسید و پزشکی قانونی در ابتدا نتوانست علت مرگ را معین کند.

اما از آنجایی که مرد ورزشکار از پارک هنرمندان به پردیس منتقل شده بود، فرضیه جنایت قوت گرفت. در ادامه تحقیقات کارآگاهان دریافتند که همسر حجت مدتی است که با مرد میانسالی به نام پرویز ارتباط پنهانی برقرار نموده است. از آنجا که آغاز این ارتباط به قبل از ناپدید شدن و مرگ حجت برمی گشت احتمال اینکه وی قربانی توطئه ای شوم شده باشد مورد آنالیز نهاده شد و به دستور بازپرس جنایی همسر حجت و پرویز بازداشت شدند.

در تحقیقات اولیه آن ها منکر رابطه پنهانی و جنایت بودند، اما زمانی که با مدارک پلیسی روبرو شدند، پرویز سکوتش را شکست و گفت: مدتی قبل با مینا - همسر حجت- آشنا شدم. او از رفتار های بد شوهرش گلایه می کرد. یک روز هم از من خواست تا از او زهرچشمی بگیرم تا رفتارش را بهتر کند. روز حادثه طبق نقشه ای که از قبل کشیده بودیم مینا به من اطلاع داد که حجت برای ورزش به پارک رفته است. به سراغش رفتم و مشغول صحبت شدیم. اما ناگهان او صدایش را بالا برد و جر و بحث بین ما صورت گرفت. بعد هم یک دفعه حالش بد و بی هوش شد. او را سوار ماشین کردم تا به دکتر برسانم که متوجه شدم سکته نموده و مرده است. می ترسیدم مرگ او به گردن من بیفتد. برای همین موضوع را به مینا اطلاع دادم و با هماهنگی او، جسد را به مرکز بازیافت زباله های پردیس برده و رها کردم.

با ادعای مرد میانسال، بار دیگر بازپرس جنایی از پزشکی قانونی خواست تا علت مرگ را معین کند. پزشکی قانونی نیز پس از انجام تحقیقات بیان کرد باتوجه به اینکه این مرد از تهران به مرکز بازیافت زباله پردیس منتقل و در آنجا رها شده است فرضیه ارتکاب جنایت وجود دارد.

بدین ترتیب پرونده برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان جنایی نهاده شد.

منبع: روزنامه ایران

منبع: باشگاه خبرنگاران جوان
انتشار: 27 آبان 1398 بروزرسانی: 6 مهر 1399 گردآورنده: romantizm.ir شناسه مطلب: 151

به "رمزگشایی از یک جنایت با افشای راز پنهانی همسر" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "رمزگشایی از یک جنایت با افشای راز پنهانی همسر"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید